نامه عشــــــــــق

کلبـــــــــه تنهـــــــــــــــــایی!!!

(درانتهای نگاهت کلبه ای برای خویش خواهم ساخت تا مبادا در لحظات تنهایی ات با خود بگویی از دل برود هر آنکه از دیده برفت.)(هر گونه کپی برداری فقط با ذکر منبع مجاز می باشد.)

نامه عشــــــــــق

سلام ای عزیز دیروز و ای مهربان امروز

نمی دانم فرداها تو راچه خطاب کنم

از من نامه ای خواستی

برایت می نویسم که اینجا چند صباحی بیشتر از عمر تمدن نمی گذرد

برایت از عشق بگویم

مردم این سرزمین هنوز وابستگی نیلوفر را به آب کشف نکرده اند

واز جبر جاذبه ماه و زمین باهم نوسان مهر دارند

اینجا هزار فرسنگ دورتر از قلب زندگی،خارج از نبض عشق

بر قله قاف نشسته ام ،آسمان آبستن ستاره است

اینجا همه چیز تهی از هیجان و تجمل رنگ شفق است

فقط گاهی در نگاه کرکس ها،هیجان شکار می نشیند

اینجا همه چیز تهی از ردپای فرشتگان است

اما برای دلخوشی تو می نویسم که بهشت است

با ملائکی که چشمشان گوهر دل است

نوش و نواییست دلکش

باید مهربان برایت بنویسم که نرنجد دلت از سختی روزگارم

عزیز روزهای دیروزین بی توهمه چیز نامهربان است

اما برایت می گویم اگر شجاعت کنم لانه کرکس ها را  در هم میزنم.




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:نامه عشق,ردپای فرشتگان,قله قاف,شعر شب,عمر تمدن,وابستگی,شاعر کوچه ها, ] [ 9:38 ] [ ایــزدمهــــــــــــــــر ]

[ ]