کلبـــــــــه تنهـــــــــــــــــایی!!!

(درانتهای نگاهت کلبه ای برای خویش خواهم ساخت تا مبادا در لحظات تنهایی ات با خود بگویی از دل برود هر آنکه از دیده برفت.)(هر گونه کپی برداری فقط با ذکر منبع مجاز می باشد.)

چهـل نـامـه کــوتـاه به همســـرم(نامه پنجــم)


نامه پنجم

عزیز من!

شب عمیق است؛ اما روز از آن هم عمیق تر است.

غم عمیق است اما شادی از آن هم عمیق تر است

دیگر به یاد نمی آورم که این سخن را در جوانی در جایی خوانده ام ،

 یا در جوانی، خود، آن را در جایی نوشته ام.

اما به هر حال ، این سخنی ست که آن را بسیار دوست می دارم.

دیروز نزدیک غروب، باز دیدمت که غمزده بودی و در خود.

من هرگز ، ضرورت اندوه را انکار نمی کنم؛ چرا که می دانم

هیچ چیز مثل اندوه، روح را تصفیه نمی کند و الماس عاطفه را صیقل نمی دهد؛

اما میدان دادن به آن را نیز هرگز نمی پذیرم؛

چرا که غم حریص است و بیشتر خواه و مرز ناپذیر، طاغی و سرکش و بد لگام.

هر قدر که به غم میدان بدهی ، میدان می طلبد ، و باز هم بیشتر ، و بیشتر...

هر قدر در برابرش کوتاه بیایی ، قد می کشد، سلطه می طلبد، و له می کند...

غم ، هرگز عقب نمی نشیند مگر آن که به عقب برانی اش ،

نمی گریزد مگر آن که بگریزانی اش ، آرام نمی گیرد

مگر آن که بی رحمانه سر کوبش کنی...

غم، هرگز از تهاجم خسته نمی شود.

و هر گز به صلح دوستانه رضا نمی دهد.

و چون پیش آمد و تمامی روح را گرفت، انسان بیهوده می شود،

 و بی اعتبار، و نا انسان، و ذلیل غم، و مصلوب بی سبب.

من،مثل تو، می دانم که در جهانی این گونه درد مند،

بی دردیِ آن کس که می تواند گلیم خود را از دریای اندوه

بیرون بکشد و سبکبارانه و شادمانه برساحل بنشیند،

 یک بی دردیِ دد منشانه است، و بی غیرتی ست، و بی آبرویی،

 و اسباب سر افکندگی انسان. آن گونه شاد بودن ،

 هرگز به معنای خوشبخت بودن نیست، بل فقط به معنای نداشتن تفکر است

و احساس و ادراک؛ و با این همه ، گفتم که ،برای دگرگون کردن

جهانی چنین افسرده و غم زده، و شفا دادن جهانی چنین درد مند،

 طبیب،حق ندارد بر سر با لین بیمار خویش بگرید،

و دقایق معدود نشاط را از سال های طولانی حیات بگیرد.

چشم کودکان و بیماران ، به نگاه مادران و طبیبان است.

اگر در اعماق آن، حتی لبخندی محو ببینند ،

نیروی بالندگی شان چندین برابر می شود.

به صدای خنده ی بچه ها گوش بسپار، و به صدای درد ناک گریستن شان ،

 تا بدانی که این ،سخنی چندان پریشان نیست.

عزیز من!

این بیمار کودک صفت خانه ی خویش را از یاد مران!

من، محتاج آن لحظه های دلنشین لبخندم -

لبخندی در قلب - علی رغم همه چیز.

 


نظرات شما عزیزان:

شقايق
ساعت14:10---16 بهمن 1391
اينم دوست دارم خب

یــــــاس
ساعت0:18---15 بهمن 1391
من هنوز صفحه قبلی رو تازه بستم با آهنگی که داشت که البته برام جالب بود، هنوزم این شکلی‌ام!!!
انقدر که سرم خورد به در و دیواااااااار!!!
حالا عجب آهنگ آرومی گذاشتی؛ آهنگ خاطره ها.... برگشتیم به چندین سال پیش


تینا
ساعت18:28---14 بهمن 1391
انجمنی ساخته ایم سایبانش همه عشق



زیر پا فرش غرور



در حصارش همه تکرار صفا



ما،در این طبع لطیف



لطف دیدار تو را می طلبیم





ازشما رسما دعوت میکینم که به انجمن ما بیایید ونظر بدهید.


منا
ساعت9:25---14 بهمن 1391
راست میگی اگر ادم دنیایی پر از غم داشته باشه وقتی یکی به محکمی کوه پشت سرش باشه واز صمیم دل خوشبختیشو بخواد ان وقت زندگی زیباست};- حتی زیباتر از ستارها

هانیه
ساعت3:33---14 بهمن 1391
};-};-} ;-};-};-};-};-};-};-};-};-};-};-

نیلوفر آبی
ساعت0:24---14 بهمن 1391
آفرین به میکی موس و خانمش با اون چترهای زیبایشان.........

نیلوفر آبی
ساعت0:19---14 بهمن 1391
جای هیچ دلی غمِ بی پایان مباد ....
در کنارش شادی، عشق، خنده های زیبا


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: